چشمان مرد از گریه سرخِ سرخ شده بود ؛
بعد از 60 سال زندگی مشترک همسرم به دیار باقی شتافت .
برای عرض تسلیت رفتم
از محارم نسبی بود ؛
مرا در آغوش گرفت
های های گریست
آرامشم به هم خورد
ناخوآگاه
اشکهایم
جاری شد
با بغضی از ته گلو گفت :
تو میگی حالا من چیکار کنم ؟
لحظه ای مات نگاهش کردم
دلم لرزید
بودن یکی و نبودن دیگری &&&

خانم دکتر با عجله وارد اتاق شد , بچه ها اگر میخواهید هوش هیجانی زنده ببینید اوناهاش اون دو تا آقا الان دعواشون میشه

ما هاج و واج از پنجره بیرون رو نگاه کردیم .

پسرک جوانی حدود 30 ساله و لاغر اندام در کنار ماشین 206 سفید رنگ ایستاده بود و مردی میانسال حدودا 50 ساله با ظاهری مرتب

با تهاجم صحبت می کرد . ناگهان کشیده محکمی به صورت پسر زد و پسر او را هل داد ما هم نظاره گر بودیم .

رو به خانم دکتر : چی شده ؟

خانم دکتر : نمی دونم فقط این آقا ( مرد میانسال ) با عصبانیت به واحد آموزشی اومده و گفته این آقا ماشینش رو جلوی پارکینگ پارک

کرده و این آقا هم برای نمایشگاه کتاب در واحد آموزشی ما به این جا آمده بود و متاسفانه با گستاخی جواب داده بود که اصلا دلم نمیخواد ماشینم رو از جلوی پارک بردارم و مرد میانسال هم عصبانی شده بود و دو سه کشیده نثارش کرده بود .

دقایقی بعد صدای آژیر پلیس آمد و دوباره خیابان دچار ازدحام شد و مدیریت و معاونین در خیابان حضور پیدا کردند .

و متاسفانه مرد جوان به پلیس زنگ زده بود که آقایی مرا در خیابان مورد ضرب و شتم قرار داده . با وساطت کارمندان جریان فیصله یافت اما با این رفتار جوان نمایشگاهی برگزار نشد و کلا به ضرر خودش شد و در آمد 2 الی 3 میلیونی از بین رفت فقط به این دلیل که خودخواهی و خشم مانع از یه عذرخواهی کوچیک شد . &&&

من و همسر یه مدتی بود سر مسائل مالی اختلاف داشتیم و گاهی منجر به درگیری می شد .

همسر تصمیم گرفت از سال جدید تمام حقوق رو در اختیار من قرار بده :

دخل :

1200/000

100/000- ( کسر بابت بیمه تکمیلی )

90/000-( کسر بابت 7% حق بیمه )

70/000-( کسر بابت مالیات به دولت )

940/000 ( خالص دریافتی همسر )

500/000 ( خالص دریافتی بانو )

1/440/000(دخل فروردین )

خرج

350/000( قسط وام منزل )

150/000( هزینه شارژ و موتور خانه )

100/000 ( کفش برای بانو )

60/000( کفش برای بچه )

100/000( قسط وام )

270/000( قسط وام 2 )

300/000( خرید ملزومات برای 5 مهمانی )

100/000( تعویض روغن ماشین )

70/000 ( خرید کادوی روز پدر و مادر همسر )

60/000( خرید کادوی پدر و مادر بانو )

30/000( کادو روز معلم بچه )

50/000( کادو برای یکی از بستگان که از مکه اومده )

20/000( کادو تولد برای اقوام )

30/000( کادوی تولد خواهر بانو )

200/000( ملزومات خرید برای 3 مهمانی )

100/000( باقی مانده شهریه بچه )

200/000( سرویس بچه )

120/000( قرض از ماه قبل )

2/310/000( خرج اردیبهشت )

(870/000 کسری بدون احتساب یارانه با پیش فرض انصراف از یارانه )

به نظرتون این کسری رو چطوری جیران کنیم ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ پذیرای نظرات هستیم .

یکی از دوستانم که کارشناس ارشد روانشاسی میخونه دیروز به بازدید از بیمارستان رازی رفته بودند .

که مخصوص بیماری های حاد روانی است . دوبار باهاش تماس گرفتم تا حالش رو بپرسم و بار دوم به قدری متاثر شده بود

و دلش برای این مریضها سوخته بود که فقط گریه می کرد .

وقتی دیدمش برام توضیح داد که به بخشی برده بودنشون که افرادی که قتل انجام دادند به این قسمت میایند و وقتی

اونها رو می بینی از یک آدم معمولی هم عادی تر هستند ولی در بحران عکس العملهای شدید نشون می دن که منجر

به قتل میشه . مثلا یکی از اونها رفته بوده به سلمانی و به آرایشگر گفته یک سانت از موهاش رو کوتاه کنه ولی ظاهرا

آرایشگر بیشتر کوتاه کرده و اون هم عصبانی شده و اون رو زده و افتاده روی زمین و موقع رفتن گفته بزار قولنجشم بشکونم

و بعد رفته . و هنوز هم نمی دونه باعث قتل شده . این مریضها تا ابد در این بیمارستانها می مونند و حق خروج ندارند و موضوع

جالب اینه که به اونها سیگار می دهند تا هم تسکینی برای روحشون باشه و هم جذب دارو را بالاتر ببره .

خدایا همه ی مریضها را شفای عاجل بفرما &&&