ملودی تکراری هر روز
سلام
خداحافظ
سلام
خداحافظ
و این گونه ما حالمان خوب است
با سلامی هر روزه و با حافظی به نام خدا &&&

غزل غزل ترانه شو
بیا و عاشقانه شو
*
بیا و این بهانه ها
ببر ز این شبانه ها
*
ببین ترانه می شوم
چه شاعرانه می شوم
*
بیا غزاله خوان من
ترنم بهاره من &&&

امروز از اون روزهای وحشتناکم هست با کلی توهمات و منفی بافی های عجیب و غریب ؛

الهامات درونی که گاهی به واقعیعیت می رسه ؛

دیشب یکی از یادداشتهای سهراب رو خوندم ؛

الان همون حالت رو دارم ؛

دلم میخواد برم بیابون و نقاشی بکشم ؛

بعد آتیش روشن کنم ؛

و فقط به اطرافم نگاه کنم ؛

بعد یه دفتر 40 برگ بردارم و فقط ستاره بکشم ...

آن قدر ستاره بکشم

تا دفترم تموم بشه&&&

این روزها به جای سکوت
پرتاب می کنم
افکارم را , حرفهایم را
کنترل تلویزیون
فریادهایم را
می دانید دیگر
سکوت دموده شده
باید نقشت را عوض کنی
ولی هنوزم خسته ام
و پر از بغض &&&

خیره می شوم به کنجی دور
در اتاقی ساکت ولی روشن
سایه ی برگهای درخت همسایه
بر روی دیوار اتاق رقصان است
باد در جهت موازی می وزد
و من فیلم تکراری را مرور می کنم ؛
به عمق می رسم جایی شبیه دوست داشتن
جایی شبیه یک چای داغ با شیرینی خوشمزه
دوباره نگاهم را بر می گردانم
لحظات می گذرد &&&

یادمه دبیرستان که می خواستم برم پدر و مادرم خیلی با دقت چند تا مدرسه خوب و مذهبی رو انتخاب کردن که به نمونه دولتی

معروف بود و آزمون ورودی داشت و هر بچه ای رو ثبت نام نمی کرد و البته چادر اجباری بود , در مدرسه هم حرف از نماز اول وقت

و زیارت عاشورا و مسابقات قرآنی و کلا مذهبی بود .

دیشب با تعجب داشتم صفحات مجازی دوستانم را نگاه می کردم ؛

دیدم بعد از 15-17 سال آدما چقدر تغییر می کنن 90 درصد از بچه های هم دوره ایم تحصیلات عالیه دکترا و فوق لیسانس رو با موفقیت

طی کردن و متاسفانه کلا حجاب ندارن و به راحتی تمامی عکسهای خانوادگیشون توی اینترنت برای عموم گذاشته شده و من با خودم

کلنجار می رفتم 4 سال حجاب برتر و حجاب اجباری چادر چرا هیچ تاثیری بر روی آنها نداشته و کاملاً معکوس بوده و چقدر راحت عکسهای

لب دریا رفته دوستانم رو می بینم و کلی لایک هم می گیره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

کجای سیاستها باعث شده تا به اینجا برسیم ؟؟؟؟

و من از دیروز در فکرم خیلی زیاد !!!!!!!!!!&&&

من و خدا
دو عاشقانه
ساخته ایم
در فصل قرارمان
در هنگام صلاه
..........
غرق می شوم
در اذکار
الهی
..........
وصل را پایانی
نیست
آن زمان
که
بر سجده می روم
آن زمان
که تو را می پرستم

...........

دستانم
رو به آسمان
اشکهایم
رو به
زمین
و قلبم
در خط مستقیم
چه
هارمونیه
زیبایی است
التماس
به درگاهت

..........

تمامی درهای گذشته
را بسته ام
فقط
تو
آرامشی خاص
برایم هستی
آرامشی رویایی &&&

شب جمعه بود در مسیر تصمیم گرفتیم به زیارت حضرت فاطمه معصومه ( س )

مشرف شویم . همراهان همگی آمادگی خود را اعلام کردند .پارگینک اول جا نداشت و مجبور شدیم به

مسیرمون ادامه دهیم . درقلبم با خدا صحبت می کردم : خدایا من دلم میخواد برم حرم قسمتم کن

خروجی بعدی پارگینگ جا داشت بسی خوشحال شدم . ماشین را پارک کردیم و با شتاب به سمت حرم

به راه افتادیم , در بین راه دوستان با شوخی و مزاح که چقدر سریع می روی و من همچنان تشنه بودم

وقتی به حرم رسیدم دلم باز شد .

حالم جا آمد ............................... ابتدا وضو را تجدید کردیم و بعد نماز خواندیم و نماز زیارت و بعد فاتحه ای

برای حضرت معصومه و حضرت زینب و پیغمبر اکرم (ص ) و بعد در ناله های دعای کمیل با رازو نیاز قلبی خلوتی عارفانه 

داشتیم . شعفی وصف ناشدنی مرا در برگرفت . لحظه ای به خود آمدم و انی اسئلک دعای کمیل را زمزمه کردم &&&

گاهی وسایل ارتباطی ما را به هم نزدیک می کند !

گاهی دور !!!!

حدوداً یکسال پیش سر یه سری مسائل با صمیمی ترین دوستم

قهر کردیم .

و هر چی پیامک و تلفن زد حاضر نشدم باهاش ارتباط برقرار کنم .

چند وقت پیش که وایبر رو راه اندازی کردم ؛

هر روز از کنار اسمش و عکسش می گذشتم تا اینکه چند روز پیش

یه پیغام با محبت برام فرستاد ,

نمی دونم چی شد ولی جوابش رو دادم  .

الان خوشحالم یه وسیله ارتباطی باعث شد دوباره باهاش دوست بشم . &&&