باید رهاشویم از این کابوس
باید رهاشویم و برویم ....***
غمگینم به اندازه تمامی بهارهای عمرم
نگرانم به اندازه تمام تار موهای سرم ....***
وقتی گوشیت خاموشه من میمیرم .....***
بالاخره افتاد تمامی غرورم
بالاخره سر ریز شد
صبرم
بالاخره شکست بغضم
و جالب
پودر شدن او را دیدم
اما در هوای آلوده اش
به سرفه افتادم
نفسم به شماره***
چقدر خوب دیگر نه آهی در بساط دارم
نه ناله ای همه را خرج کرده ام
در راه .........
حتی دیگر آه هم در بساط ندارم ..***
مرز بی تفاوتی را از همه برتر میدانم
الان همون حس خوب بی تفاوتی را دارم
همون بیخیالی
همونی که برام مهم نیست
هیچی
راحت
عین حیوون
بی عقل و شعور ***
یه سوال ؟
چرا همه چیزهای خشگل میشکنه ؟
ناخن میشکنه ، دل میشکنه ، غرور میشکنه ، بغض میشکنه ***
دوستی را دیدم که به من گفت ؛
این عید رو نمیخوام
خنده ای کردم
بر سرم آمد
این عید رو نمیخوام ***
چشمانم را میگشایم در روبروی من باغ بزرگی است پر از علفهای هرز پر از درختان کاج در باغ روبرو میوه ای نیست گلی نیست گل شب بویی نیست ولی باز زیباست با علفهای هرز با درختان کاج باز زیباست ***
خوب نگاه میکنم
درختان کاج
دو به دو ایستاده اند
حتی درختان نیز
در کنار خود
همدمی دارند
و حتی وقتی
خشک می شوند
باز ریشه عمیق
خود را
در دل خاک فرو میبرند
چرا ؟ در دل خاک
شاید ؛ به حکم تقدیر
خاک باید
همیشه آبستن
باشد .....***
naghmehdavoodi از نظرم هر چی خدا به ما داده بهترین هست .مثل پدرومادرم که بهترین والدین دنیا هستند یا خواهرهام و برادرام . همین طور همسرم بهترین و شریف ترین مرد روی زمین هست و دخترم که بی نظیره زندگیم بسته به زندگی تک تکشون هست |