صدایم در نمی آید ؛همانند شیون های یک زن
صدایم خفته است
در بغض سکوتم ..............................................................................................................................................................
امروز صبح که از خواب بیدار میشویم ای کاش از دریچه چشم دیگران به خود نگاهی بیندازیم
ای کاش تمامی عیبهای خود را ببینیم
ای کاش تمامشان را بر طرف کنیم
ای کاش آدم شویم ....***
باید رهاشویم از این کابوس
باید رهاشویم و برویم ....***
غمگینم به اندازه تمامی بهارهای عمرم
نگرانم به اندازه تمام تار موهای سرم ....***
وقتی گوشیت خاموشه من میمیرم .....***
بالاخره افتاد تمامی غرورم
بالاخره سر ریز شد
صبرم
بالاخره شکست بغضم
و جالب
پودر شدن او را دیدم
اما در هوای آلوده اش
به سرفه افتادم
نفسم به شماره***
چقدر خوب دیگر نه آهی در بساط دارم
نه ناله ای همه را خرج کرده ام
در راه .........
حتی دیگر آه هم در بساط ندارم ..***
مرز بی تفاوتی را از همه برتر میدانم
الان همون حس خوب بی تفاوتی را دارم
همون بیخیالی
همونی که برام مهم نیست
هیچی
راحت
عین حیوون
بی عقل و شعور ***
یه سوال ؟
چرا همه چیزهای خشگل میشکنه ؟
ناخن میشکنه ، دل میشکنه ، غرور میشکنه ، بغض میشکنه ***
دوستی را دیدم که به من گفت ؛
این عید رو نمیخوام
خنده ای کردم
بر سرم آمد
این عید رو نمیخوام ***
naghmehdavoodi از نظرم هر چی خدا به ما داده بهترین هست .مثل پدرومادرم که بهترین والدین دنیا هستند یا خواهرهام و برادرام . همین طور همسرم بهترین و شریف ترین مرد روی زمین هست و دخترم که بی نظیره زندگیم بسته به زندگی تک تکشون هست |