امروز بارون میومد از اون بارونهای قشنگ که روی برگ درختا می ریخت و گردو خاکشون رو پاک می کرد ؛
از همونهایی که باعث میشه یه خیابون و یه کوچه برق بیفته و تمیز بشه ,
از همون بارونهای دونه ریز و کوچیک و با قدرت که بوی نم خاک رو بلند می کنه و دل آدم غش میره ؛
امروز هوا بهاری بود به جای پاییزی
سپیده برام چایی آورد ؛ رفتم کنار پنجره دستگیره پنجره رو گرفتم و بازش کردم ؛
سرم رو از پنجره بیرون بردم و دو سه تا نفس عمیق کشیدم از همون نفسهایی که ریه آدم رو پر می کنه
از همون هایی که جون دوباره توی رگها راه می اندازه .........
یه کمی از چای ام رو خوردم و به بیرون نگاه کردم به محبوبه گفتم بلند شو بیا دم پنجره هوا عالیه به توصیه ام گوش داد
و اومد اونم حرفم رو تایید کرد .
حالم بهتر شد خیلی بهتر ظهر که میومدم هوا آفتابی بود ؛ گرم و خنک قاطی شده بود یه هوای پاک و مطبوع رو
درست کرده بود .
هیچ چیز بهتر از پیاده روی تو هوای پاک نیست مخصوصا با صدای پرنده های خوش صدا همراه باشه &&&
naghmehdavoodi از نظرم هر چی خدا به ما داده بهترین هست .مثل پدرومادرم که بهترین والدین دنیا هستند یا خواهرهام و برادرام . همین طور همسرم بهترین و شریف ترین مرد روی زمین هست و دخترم که بی نظیره زندگیم بسته به زندگی تک تکشون هست |