به نام خدا
سلام ، اول به خودم سلام میکنم چون خداوند در قرآن میفرماید همیشه وقتی وارد یه محل جدید شدید سلام کنید
خداوند پاسخ سلام شما را میدهد ؛ پس الان خداوند در کنارم حضور دارد و جواب سلام من رو میدهد .
دیروز رفتم رویا رو دیدم ، میخواستم یه تیپ جیغ بزنم نمیدونم چرا همش حس میکردم دلم میخواست تو چش باشم
به همین دلیل مانتو قرمزم رو پوشیدم با شال رنگیه که تازه خریده بودم کفش پاشنه بلندام که زرشکی بود رو پوشیدم
با یه شلوار مشکی اتو کشیده مرتب چادر رسمیمو سرم کردم با یه کیف قرمز که ست کفشام بود یه دوش کامل از ادکلن شنل هم
گرفتم یه آژانس گرفتم و رفتم شرکت قبلیمون . وارد شدم رویا خیلی خوشحال شد پریدیم همدیگه رو بغل کردیم روبوسی و حال و
احوالپرسی بعد چادرم رو تا کردم و به همراه کیفم یه گوشه گذاشتم ، نشستیم با رویا به حرف زدن ، مهندس شرکت بود نمیخواستم
باهاش روبرو بشم از شانسم خودش پا شد اومد بیرون یه کم تعجب کرد من رو دید ولی به روی خودش نیاورد سلام و احوالپرسی کردیم
و رفت . چند دقیقه بعد هم رفت و بازم خداحافظی نکرد از رفتارش تعجب کردم خیلی خونسرد برخورد کرد .
رفتم پیش بهاره و شوهرش و بقیه همکارامون همشون خوشحال شدن که اومده بودم کلی تحویل بازار بود و مهربانی روز خوبی بود تا اینکه
اومدم سوار ماشین شدم و ماشینمون تصادف کرد ولی خوشبختانه اتفاق جانی برامون پیش نیامد ولی چراغ عقب ماشین شکست و
سپرش داغون شد . درد عجیبی توی دستم احساس کردم پیاده شدم یه دربست گرفتم و رفتم خونه . اینم از دیروز &&&
naghmehdavoodi از نظرم هر چی خدا به ما داده بهترین هست .مثل پدرومادرم که بهترین والدین دنیا هستند یا خواهرهام و برادرام . همین طور همسرم بهترین و شریف ترین مرد روی زمین هست و دخترم که بی نظیره زندگیم بسته به زندگی تک تکشون هست |