شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ سوالي دارم ؟ خداوند راضي است که ما اشعار عاشقانه براي نامحرم بسراييم ؟ مسلماً خير زيرا پايه و اساس دين ما است . پس چرا خانمها براي ائمه مذکر اشعار عاشقانه سر مي دهند ؟ و آقايون براي ائمه مونث اشعار عاشقانه سر مي دهند ؟ و مورد تشويق و تبليغ هم قرار مي گيرند . &&&
آيا امام زمان راضي است که زني براي او اشعار عاشقانه بگويد ؟
يعني چي ؟ مگه زمان پيغمبر زن نامحرم براي پيغمبر( ص) يا حضرت علي (ع) شعر عاشقانه ميخواند ؟
مهم شرعي بودن اين کار هست از لحاظ شرعي درسته ؟
قلمدون
آقايون براي ائمه مونث اشعار عاشقانه سر مي دهند ؟؟؟؟ ائمه مونث مگر داريم !!
حضرت فاطمه زهرا ( ص ) ؛ زينب کبري ( س ) و ......
ببينيد من از لحاظ شرعي ميخوام بدونم ايراد شرعي داره يا نداره ؟ من به منزلت و مرتبه افراد بسنده نمي کنم بحث من شعري بودن اين امر هست
قلمدون
اين بانوان ائمه نيستند يکي همسر و مادر ائمه و ديگري دختر و خواهر و عمه ائمه اطهار با کمال عذرخواهي فکر مي کنم طراحي سوال شما کلا غلط باشه .
ببينيد اگر بحث حجاب در اسلام هست و رعايت اون و آداب اون براي همه هست اگر در دين ما درست نيست براي زن يا مرد نامحرم شعر عاشقانه بسراييم براي همه بايد يکنواخت باشه . عرفان اصلي زماني است که شما شعر عاشقانه براي خداوند ميگي و چون خداوند از جنسيت مبرا است پس مانعي نداره ولي براي ائمه مخصوصا امام عصر که الان در قيد حيات هستند و در بين ما زندگي ميکنند درسته ؟؟؟؟؟؟
سرکار خانم قلمدون کجاي اين سوال ايراد داره تا برطرف بشه ؛
پس اگر اينطوري باشه الان من براي يه مرد نامحرم شعر عشقي ميگم ولي تاثيري روي اون نداشته باشه اشکال شرعي نداره ؟
ميدونيد گاهي به خاطر هدف وسيله رو توجيه ميکنيم .
من احساسي يا حدسي جوابي نميخوام من شرعي جواب سوالم رو ميخوام همين من شرعيات از احساسات برام مهمتره .
ببينيد شما الان داره قضيه رو فرقه اي نشون ميديد , من الان شيعه هستم و ائمه براي من منزلت خاصي دارن ولي فردي که غير مسلمان هست اين منزلت رو درک نميکنه .
يه سوال زماني که امام زمان ظهور کنند من (نوعي ) که مثلا عاشق و دلباخته ايشون هستم و کلي غزليات سرودم اين اجازه رو دارم حضورا براي ايشون بخونم ؟
من ( نوعي ) انسان عادي هستم و احتمال به خطا رفتنم زياد هست از کجا ميفهمم شايد شيطان در نظرم کار اشتباه من رو زيبا جلوه داده و به جاي بار معنوي راه اشتباه برم مگه شما مطمئني که حتما کارت درسته ؟
شکيبا!
جواب سوالتون بسيار واضحه .....ما در اسلام و جنس بشر چند نوع پدر و مادر داريم ...اول پدر و مادري که ما را به دنيا اورده اند و بعد انهايي که به انسان شير داده اند که رضاعي ناميده ميشوند و بعد انهايي که انسان را به راه درست و حقيقي راهنمايي و هدايت کرده اند
نه شما دوستان نميتونيد جواب سوال من رو بدين من از لحاظ شرعي ميخوام بدونم چه حکمي داره متاسفانه شما هر کدوم حرف خودتون رو تکرار مي کنيد .
شکيبا!
در قران حضرت رسول را پدر امت ناميده است يعني کساني که مثل ايشان زمام رهبري بر عهده دارند حکم پدر براي انسان دارند و طبيعتا حضرت زهرا که مادر ائمه هدي هستند حکم مادر ...مثل همسران حضرت رسول که مادران امت حساب ميشوند طبق قران کريم(سوره احزاب و...)
قلمدون
عمومي نغمه خانم گرامي نظر من در مورد محتواي اين سوال بود. گاهي اصلا طرح سوال درست نيست!... و اينکه در نخستين نظر خود توضيح دادم . به هر حال نظرات دوستان را دنبال مي کنم اميدوارم که فيد خوب و آموزنده اي بشه
شکيبا!
طبيعتا انسان عاشق پدر خود ميباشد و مادرش را محترم ميشمارد شعر سراييهاي شيعه براي ائمه هدي اولا نشانه اين عشق فطري و عاطفي ايشان هست و ثانيا اگر به دنبال خال و خط و ابرو في المثل باشد درست نيست يعني شاعر اهل بيت ظاهر نگري ندارد و در پي حقيقت خلقت است
شکيبا!
پس شرعا شعر براي اهل بيت نه تنها گناه نيست بلکه بسيار مفيد و باعث ارتقاي روحي و ايماني افراد است ...مشکل حل شد يا توضيح بيشتر لازم است؟
الان اگر امام زمان ظهور کنند من ميتونم بدون حجاب پدر معنوي خودم را در آغوش بگيرم ؟ خانم شکيبا ؟
شما ها داريد سفسطه مي کنيد باورهاتون را با شرعيات مخلوط مي کنيد من از لحاظ فقهي ميخوام بدونم که شماها علم فقه نميدونيد .
شکيبا!
خانوم عمومي محرميت در اسلام مراتب دارد مثلا شما با همسر يه طور برخورد ميکنيد با پدر يه طور با برادر يه طور و با پدر بزرگ و جد هم يه طور ...با همه يک جور برخورد ميکنيد؟
شکيبا!
من علم فقه ميدانم عزيزم بيخودي با شما وارد بحث نشده ام
ايام فاطميه هست و مداحي و روضه هاي فراواني وجود داره اشعاري که در مدح حضرت زهرا ( س ) خوانده ميشه و قربون صدقه هايي که مداحان ميخوانند و حاضرين اعم از آقاين و بانوان هم نوا مي شوند درسته ؟ يعني حضرت علي ( ع ) در زمان خودشان راضي به اين بودن که مدح همسرشون و اشعار خاصي در مسجد خوانده بشه و همه آقايون هم نوا بشند ؟ فاطمه جان - زهرا جان درسته ؟
شما الان داري يکي از اصولي ترين مباحث ديني را طور ديگه جلوه ميدي يعني يک استثنا قائل شدي که در دينمون ذکر نشده
شکيبا!
خانوم عمومي عزيز رهبري معنوي چيزي نيست که فقط در شيعه مطرح باشد ...همه بشر در هر مقام و منزلتي به رهبر معنوي خود احترانم وعلاقه خاصي نشان ميدهد و با ايشان احساس راحتي و اعتماد بيشتر دارد شيعه که ارتقا داده شده همين احساس فطريست پس نهايتا عشق شيعه به امام و پدران معنوي خود بيشتر است
شکيبا!
خانوم عمومي براي شما مغلطه پيش امده اول بايد ان حل شود محرميت مراتب دارد حل شود بعد برسيم به شعرها
باز دارين مبحث را احساسي مي کنيد . اصلا فکر کنيد من مسلمان نيستم و ميخوام از لحاظ فقهي بدونم . از يک مرجع تقليد براي من آدرس بياريد که ايرادي نداره با دليل
شکيبا!
شما اگر مسلمان نباشيد بايد يک تفکر و ايده اي داشته باشيد خب با اون شروع ميکنيم
شکيبا!
:D
محرميت از سه راه حاصل مي شود: نسب، رضاع ، ازدواج. کسانى که از راه نسب به انسان محرم‏اند، عبارت‏اند از: 1. پدر و مادر و هر چه بالا روند (مانند پدر بزرگ و مادر بزرگ) 2. اولاد و هر چه پايين روند (مانند نوه و نتيجه) 3. خواهر و برادر و هر چه پايين روند (مانند خواهرزاده و برادرزاده) 4. عمو و عمه و هر چه بالا روند (مانند عمو و عمه پدر و مادر) 5. دايى و خاله و هر چه بالا روند (مانند دايى و خاله پدر
يا مادر). کسانى که از راه رضاع (شيردادن) به انسان محرم مى‏شوند، همان‏هايى‏اند که از راه نسب محرم هستند (مانند پدر و مادر و اولاد و خواهر و برادر و عمو و عمه و دايى و خاله رضاعى و نيز مانند مادرزن رضاعى و دختر زن رضاعى و زن پدر رضاعى و زن پسر رضاعى).
کسانى که از راه ازدواج به انسان محرم مى‏شوند، عبارت‏اند از: 1. مادر زن و هر چه بالا روند (مانند مادر مادرزن) 2. دختر زن و هر چه پايين رود (مانند دختر دختر زن) 3. زن پدر (نامادرى) و هر چه بالا رود (مانند زن اجداد) 4. زن پسر، يعنى عروس و هر چه پايين رود (مانند زن نوه و نتيجه).[1] بنابر گزينه چهارم از محارم نسبي، عموي شما به فرزندانتان محرم است.
خوب ما به اينها محرم هستيم . من در مورد حرف شما محرميتي نديدم .
من نميگم حرامه من ميخوام بدونم از لحاظ شرعي چه حکمي داره ؟ شايدم از حکم ثانويه استفاده بشه من نمي دونم براي من سواله
شکيبا!
اينطور باشه خدا و فرشتگان و ارواح به شما محرم نيستن درسته؟چون تو هيچ يک از اين سه گروه قرار ندارن راستي زنان حضرت رسول که صراحتا در قران مادر خوانده شده اند چگونه تفسير ميشوند؟
خداوند که جنسيت نداره فرشتگان که مادي نيستند و ارواح و اجنه هم بدليل اينکه از ديد مادي ما مخفي هستند نيازي به حجاب و محرم و نامحرمي ندارند . راستش را بخواهيد اونقدر مطلب در اين زمينه خوندم ولي به جواب سوالم نرسيدم .
مدح و ستايش جزو مثنوي ميشه و حالت حماسي گونه داره ولي در مداحي از غزليات بيشتر استفاده ميشه که حالتي عاشقانه داره .
شکيبا!
محرميت سببي و رضاعي ازدواج رو حرام ميکنه لزا محرم ناميده ميشوند و محرميت سببي هم که فقط با ازدواج حاصل ميشود پس در اينجا محرميت حول محور ازدواج ميچرخد و در اين صورت ائمه هدي هم تابع همان احکام رايج هستند ولي اگر احترام و اعتماد معنوي مطرح هست حرف چيز ديگريست
خداوند در قرآن كريم به صراحت همسران رسول خدا صلى الله عليه وآله را مادران مؤمنان معرفى كرده است، آن جا كه مى‌فرمايد: النَّبِيُّ أَوْلى‏ بِالْمُؤْمِنينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ وَأَزْواجُهُ أُمَّهاتُهُمْ. الأحزاب/6. پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است و همسران او مادران آنها [مؤمنان‏] محسوب مى‏شوند. اين كه همسران رسول خدا مادران مؤمنان هستند، امرى است قطعى و از ويژگى‌هاى رسول خدا صلى الله علي
شکيبا!
عشق هم مراتب دارد هر عشقي که عشق بين دو ادميزاد غير هم جنس نيست که حرام يا حلال بودنش مطرح باشد
وآله است؛ اما سؤالى كه اين جا پيش مى‌آيد اين است كه «ام المؤمنين» بودن به چه معنا است و چه احكامى بر آن مترتب مى‌شود؟
بديهى است كه تشبيه آنان به مادران مؤمنين، تشبيه به برخى از آثار مادرى است و شامل همه آثار آن نشده و تمام احكام، حقوق و ضوابطى كه بر مادر واقعى هر فرد حكمفرما و جارى است، شامل آنان نمى‌شود؛ از جمله محرميت طرفينى، ارث بردن از يكديگر، ازدواج با دخترى كه از همسر قبلى دارد و...
شکيبا!
اين چکم مادر هم که در قران امده فقط دونکته را در بردارد حرمت ازدواج با ايشان و احترام مادري به ايشان وگرنه ديگر مراتب محرميت مثل ارث و غيره را در بر نميگيرد چون بلافاصله دستور داده شده که از پشت پرده بايد با ايشان حرف زد
شما ها اشتباه مي کنيد دقيقا مثل حکم موسيقي که خيلي ضد و نقيض داره
شکيبا!
ما هم همين را ميگوييم محرميت اوليا ي الهي در حد احترام بسيار به ايشان و مثل پدر و. مادر دانستن ايشان و گوش ککردن به حرف ايشان هست نه اون احکام ديگه
اين بحث به نتيجه اي نميرسه نتونستيد من رو به جوابم برسونيد ممنون از حضورتون
شکيبا!
نکته ديگر اينکه شما عشق و علاقه خودتان به يک چيز رو حتي غير مادي چه جوري بيان ميکنيد؟ايا غير از اين است که از همون الفاظ اشعار شاعرانه استفاده ميکنيد تا اوج مطلب رو برسونيد؟
شکيبا!
خانوم عمومي شما در ذهنتون گرفتار خلط مبحث شده ايد و مرز بندي رو از دست داديد لذاست که نتيجه نميگيريد
مرجع تقليد يعني چي ؟ يعني يک نفر به مقام مرجعيت رسيده و احکامي صادر مي کنه که عقلاني و بر اساس احکام اسلام هست پس من و شما نبايد از عقل خودمون استفاده کنيم , چرا ؟ چون ما به مقام مرجعيت نرسيديم . پس عقلاني نداريم و فقط شرعي داريم .
شکيبا!
عقل و شرع دو بال يک پيکرند
شکيبا!
@};-
.:آيينه:.
ائمه اطهار عليهم السلام طبيبند..در هر حالتي حبيبند..دوستند..عشق به نامحرم ما رو از خدا دور ميکنه..ولي عشق به محارم ما رو به خدا نزديک ميکنه..ائمه اطهار عليهم السلام محرمند..رازدارند..اصلا مگه ميشه عاشقانه باهاشون حرف نزد..امکان نداره..به خاطر همينه که عشق به اونها ما رو از غفلت حفظ و به عشق حقيقي که خداست نزديک ميکنه..
.:آيينه:.
تو درجات پايينترش هم اولياء خدا هستند..مثل حضرت امام (ره) که زن و مرد و پير و جوان عاشقانه دوستشون داشتن و دارن..که توي رفتنشون خيليها جون دادن...
ولي اين حرف شما نسبي هست خود من به شخصه فردي رو مي شناسم که از عشق زميني به اعتقاداتي رسيده که قابل تصور براي عامه نيست .
.:آيينه:.
عشق به ائمه ي اطهار عليهم السلام چون هيچ جنبه ي مادي نداره و خالصه..غفلت توش نيست..بيداري و شعف توشه..غمش هم شادي آفرينه..چون هرچي انسان فهمش بيشتر ميشه به انسانهاي بزرگتري علاقه پيدا ميکنه و چه کسي بزرگوارتر از امامان معصوم ما..که هر چي بيشتر ميگذره اين عشق کهنه مزه ي بيشتري ميده..
.:آيينه:.
خوش به حال کساني که خودشون رو در معرفت خدا و اولياءش گم کردن..
.:آيينه:.
خب عشق هر چي خالص تر و حقيقي تر باشه..غفلتش کمتره..وقتي يه خانم يا يه آقا عاشق جنس مخالف ميشه که به خاطر هوس بهش علاقه نداره اين ميشه عشقي که باهاش ميشه به خدا رسيد..اصلا از عشق زميني بايد به عشق الهي رسيد..حالا اين براي افراد مختلف متفاوته..
.:آيينه:.
مثل رزمنده هامون که در زمان جنگ اول عاشق امام شدند و بعد از اين عشق خلوصي بدست آوردن که به مقامات بالا دست پيدا کردن و در عشق الهي ذوب شدن..
.:آيينه:.
هر عشقي که ما رو به تعالي برسونه عشق الهيه..و خدا درش مستقيما دخالت داره:)
.:آيينه:.
عشق يعني آزادي مطلق..اگر عشق باعث اسارت بشه عشق نيست..عشق واقعي انسان رو از زمين بلند ميکنه..اونوقت انسان هميشه شاده..حتي وقتي غم داره شاده..چون به بالاترين چيزها دست پيدا کرده..
.:آيينه:.
به همين علته که عاشق واقعي هميشه از خودش به خاطر عشقش ميگذره..چون دلش به چيزي بند نيست..فقط رضايت معشوقش رو ميخواد..:)
شما هم داريد بحث عرفاني مي کنيد ؟ بحث فقهي / شرعي ميخوام بدونم از لحاظ عرفاني حرف شما درسته ولي ما مبناي دينمون براساس عرفان نيست درسته ؟
.:آيينه:.
حتي از چشمش ميگذره..از مالش ميگذره..يا واقعا براش مهم نيست چي به سرش مياد..فقط به معشوقش چشم داره و اونو ميخواد..حتي اگه کنارش نداشته باشدش براش راحتي اون..شادي اون مهمه..اين از خود گذشتنه خودِ خودِ عرفان و معرفت الهيه..مثل عشقي که زليخا به حضرت يوسف عليه السلام داشت..
گلم بحثم عرفاني نيست .
.:آيينه:.
خب عرفان يعني شناخت ديگه..اون اشعار عاشقانه اي که بعضي از مردان براي به حضرت زهرا سلام الله عليها ميسرايند به واسطه عشقي که ناشي از شناخت هست به زبانشون جاري ميشه..چون خودم طعمش رو چشيدم در حد خودم ميگم..
فقه اسلامي و شرعات با عرفان مجزاست .
.:آيينه:.
عرفانيم بهش نگاه نکنيم عشق پاک حال ما رو خوب ميکنه..ولي در اکثر موارد عشق به نامحرم کاملا پاک نيست..و يه غفلتهايي توشه..اين سخه ي خداست که دلمون رو کنترل منيم براي عشق ورزيدن تا به هر محبتي مبتلا نشيم..ولي استثنا هم هست که يک مرد عاشق زني يا زني عاشق مردي بشه و اون عشق خالي از هوس باشه..با اينکه کم اتفاق مي افته..
.:آيينه:.
به نظرم هوس يعني ما براي خود طرفمون بهش علاقه نداشته باشيم..حالا گاهي هوس اعتبار..گاهي هوس مال..گاهي هوس پز دادن..يا شهوت و .. ميتونه باشه..
.:آيينه:.
ولي عشق واقعي ما رو از همه ي اينها بينياز ميکنه..باشه يا نباشه..ما عشقمون رو ترک نميکنيم..شايد اين بي ربط بود به بحثت..ببخش عزيزم..:)
شما مي دونيد از لحاظ شرعي اين عشق ايراد داره ؟
.:آيينه:.
فقه و عرفان اسلامي در يک راستا هستن به نظر من..چون ما فقه ميخونيم تا شناخت پيدا کنيم و شناخت همون معرفته..که در عرفان بدست مياد..ولي عرفان حقيقي نه عرفانهاي ساختگي..
در دين ما به اين کار نداره که شما با يک نامحرم از ديد هوس عشق نمي ورزي در هر حال شما خاطي هستي و گناهکار و اينکار گناه محسوب ميشه . کلا رابطه پنهاني گناه محسوب ميشه
مهم ديد من يا شما نيست مهم مرجع تقليد ما هست که نظر ايشون چيه
.:آيينه:.
عشق واقعي هوس درش نيست و اشکال شرعي هم نبايد داشته باشه..من خودم واقعا عاشقانه امام خميني رو دوست دارم..اين ايراد داره..؟بله البته هر عشقي عشق نيست..اصلا خود عشق تفسير داره..
.:آيينه:.
هر چيزي که براي خدا باشه..نه فقط بگم براي آدماي مذهبيا..براي همه ي آدما..اين عشق بزرگي مياره..و مطمئنا قابل کنترله..هر چي آدم فهمش بيشتر ميشه و خدا رو بيشتر ميشناسه و خودش رو هم بيشتر ميشناسه به سمت چيزها و کسان غير خدايي خود به خود جذب نميشه..
من نميدونم ايراد داره يا نه ولي تا الان به ما گفتن هر نوع رابطه پنهاني بين نامحرم گناه شرعي داره .
.:آيينه:.
خب البته که رابطه پنهاني با نامحم حرامه..منم راجع به رابطه صحبت نميکنم..راجع به احساس دروني صحبت ميکنم...
عزيزم فکر کردن به نامحرم هم ايراد شرعي داره
.:آيينه:.
اگر هوس توش باشه و باعث گناه بشه آره ايراد شرعي داره..
اين چه حرفيه خواهر من ؟ در سرودن اشعار عاشقانه براي تائمه اطهار عشق زميني مطرح نيست .اين عشق ، نشات گرفته از مقام تقرب ائمه و رتبه والاي اون ها نزد خداونده . خيلي تاسف باره که همچين نگاه محدود و نامناسبي به حبّ ِ به اهل بيت داشته باشيم . ما خانم ها کنيز معصومين و آقايون غلام تمام معصومين هستند
اين اشکال شرعي هم که ميفرمايد در هرصورت با قيد "به شرط مفسده" است . يعني شما از روي غريضه و شهوت اگر به نامحرمي فکر کردي گناهکاري . چي رو کنار چي ميذاري خواهر من ؟ائمه اطهار پدران و حضررت صديقه ي طاهره (سلام الله ) مادر همه ي عالمند . اين بحث اصلا در شان اهل بيت نيست . . .
آدرس يه مرجع براي من بياريد از نظريات خودتون استفاده نکنيد آدرس فقهي بيان کنيد . با نام مجع تقليد
تبري و تولي از فروعات اسلامه . تولي يعني دوست داشتن خدا و دوست داشتن ِ دوستان خدا که اولين مصداق دوستان خدا همه ي پيامبران و معصومين عليهما السلام هستند .
شما ادرس بديد . کدوم مرجع گفته فکر کردن به ائمه حرام است . اشکال شرعي دارد! که شما داريد ازشون تقليد ميکنيد ؟
خانم عزيز من ميخوام يه مرجع تقليد حکم بده ايرادي داره ؟
فکر کردن به نامحرم في نفسه اشکال شرعي ندارد اما بنابر احتياط واجب اگر به قصد برانگيختن شهوت باشد جايز نيست و نيز اگر مفسده اي داشته باشد فکر کردن به نامحرم جايز نيست . (1) توصيه هاي اخلاقي در اين مسئله قابل توجه است که دوستان متذکر شده اند. پي نوشت: 1. آيت الله خامنه اي ، رساله اجوبه الاستفتائات س 791
خانم عزيز تر! ايرادي نداره . اما ايراد داره که در مورد ساحت ِ والاي ائمه اطهار همچين بحث ِ دون ِ شاني صورت بگيره . . . :( آخه اين چه حرفيه :(
من ميخوام بدونم شعر عاشقانه براي ائمه از لحاظ شرعي ايراد نداره يا داره ؟
يعني چي سوال سواله امام صادق ( ع ) سوالهاي پست تر از اين رو جواب مي دادند .
.:آيينه:.
معلومه که ايراد نداره..لطف محضه..:)
.:آيينه:.
آخه اشعار عاشقانه هم با هم فرق دارن..تو برو مقايسه کن شعر عاشقانه اي که در وصف امام حسين يا امام زمان سلام الله عليهما سروده شده رو با اشعار عاشقانه اي که براي عشق زميني سروده شده..
امام صادق (ع) فرمود: تاکنون کسى در باره ما يک شعر نسروده مگر اينکه با روح القدس تائيد شده است/ شيخ صدوق، عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏1، ص 7،
.:آيينه:.
چه حديث اميدوارکننده اي..ممنونم...@};-
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top