شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ پسر حدودا بيست و دو يا شايدم بيست و سه ساله بود وقتي درکنارم ايستاد تا سر شونه هاش بودم ، وقتي شروع به حرف زدن کرد تمامي ريه اش از بوي سيگار انباشته بود با هر کلامي بوي متعفن سيگار را استشمام ميکردم ولي ظاهري جذاب مثل بسکتباليستها داشت موهاي سرش را کاملا تراشيده بود وقتي با من حرف ميزد جرات نميکردم به چهره اش نگاه کنم اما درگير عشقي عميق شده بودم ......داستان سارا ادامه اش نميدم چون خيلي تلخه اما
اگر شما نظري براي ادامه داستان داريد بنويسيد .
وا خوب بگو تهش چي مي شه ديگه چهارساعت وخ گذاشتم خوندمش :(
مرسي که وقت گذاشتي ولي آخرش خوب نيست بد تموم ميشه :(
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top