به نام خدا
امروز جشن شکوفه های دنیا بود ، صبح لباسهاشو تنش کردم و یه آژانس گرفتم و رفتیم به سمت مدرسه دنیا خانم ، انقدر توی راه هیجان داشت
که حد و حساب نداشت از اینکه میخواست بره مدرسه خیلی خوشحال بود ؛ وقتی رسیدیم به در مدرسه اش یه پرچم جمهوری اسلامی با یک شاخه گل
گلایل سفید بهشون دادند ، بعد بچه ها رفتن سر کلاسشون و مادر و پدرها هم رفتن به سالن ؛ از یک گروه هنری استفاده کرده بودند
و یه مقداری هم نمایش عروسکی داشتند در مجموع برنامه بدی نبود ولی یه مقدار کشدار و خسته کننده بود ، مدیر مدرسه و چندین نفر برتر منطقه
هم اومده بودند و سخنرانی کردند در پایان مراسم هم پذیرایی مختصری شد و اومدیم خونه ، من با مادر یکی از بچه ها آشنا شدم و قرار شد با
هم در ارتباط باشیم اتفاقا ً خونه شون هم نزدیک ما بود و راه برگشت تا یه مسیری رو با هم اومدیم . خانم خوب و مهربونی بود .
دنیا هم خیلی خوشحال بود دو تا دوست امروز پیدا کرده بود و در هیجان غرق شده بود ؛ خلاصه امروز هم روز اول مدرسه دنیا هم برای من هم برای
دنیا خاطره انگیز بود . امیدوارم درسخوان و منظم باشه و همه نمره هاش هم خوب بشه . &&&
امروز 27 شهریور 92 هست و این یعنی اینکه امروز سالگرد ازدواجمونه و ده سال کامل شده و به یازدهمین سال وارد شدیم .
امروز رو به خودم و همراه همیشگی زندگیم تبریک میگم و براش آرزوی سلامتی هر روزه را دارم .
امیدوارم خداوند کمک کنه تا در راه اون قدم بر داریم و به این زندگی مشترکمون ادامه بدیم .
سالگرد ازدواجمون مبارک . &&&
ایکاش جای کبوتر های حرمت بودم
ای ضامن آهو
بسی دلم هوایت را کرده
هر چند گناهکارم
اما به خدا گناهکارها هم دلتنگ امامشان می شوند ؛
این روزها حالم بد است
و دوای آن فقط پیش توست
مرا به یک امن یجیب مهمان میکنی ؟؟ &&&
ولادت با سعادت امام رضا (ع ) رو تبریک میگم .
ا
برای من چیزی باقی نزاشتی تو
انگار که هیچ حسی به من نداشتی تو
تو فکر دنیاتی من فکر تو هستم
تو بی خیال اما من به تو وابسته ام
دل تو دلم نیست
ببینمت دوباره
تو که با من هستی
دلم غمی نداره
این همه دلتنگی به خدا حقم نیست
شونت برای من این روزا مرهم نیست
............................
یه خونه خالی یه خونه که سرده
یه خونه که بی تو حالمو بد کرده
برای من چیزی باقی نزاشتی تو
انگار که هیچ حسی به من نداشتی تو
تو فکر دنیاتی من فکر تو هستم
تو بی خیال اما من به تو وابسته ام
دل تو دلم نیست
ببینمت دوباره
تو که با من هستی
دلم غمی نداره
(متن آهنگ زیبای امیر معروفی بنام دل تو دلم نیست )
دلتنگی گاه تا خر خره آدم بالا می آید
و مانند جزر و مد دریا فروکش میکند
امروز از آن روزهای دلتنگی من است
دلم گرفته و جزر و مد فوران میکند
دوست دارم تمام خواستنی ها برایم
در جا حاضر شوند ؛
دلم را به پرواز در آوردم و بر هر کدامشان
به رسم یاد بود بوسه ای از مهر قرار دهم
مهم رسیدن یا نرسیدن نیست مهم
حس لطیف غرق شدن در رویاهای خواستنی است .&&&
به نام خدا
انسانها عجب موجودات عمیقی هستند گاه کوهی از غرور و گاهی کاسه ای صبر و گاهی آتشفشان خشمناک ، من زنم موجودی
ظریف ، حساس ، رویایی ، رمانتیک ، و ظاهر بین و تو مردی ، ظاهری خشن ، اهل عمل و مقتدر و قوی و نیرومند و درون بین ؛
اما در مواجهه با شرایط گاهی تغییر میکنیم و من میشوم ستون و تکیه گاه تو و تو میشوی حساس و زودرنج ،
و این خلقت خداوند را به نمایش میگذارد ؛ آنگاه که میگوید زن و مرد را برای آرامش هم خلق کردیم ؛ آرامش یعنی اینکه در شرایط بد
حال طرف مقابل را دگرگون کنیم و این یک ترفند خاص هست و هر زوجی یک خاصیت خاص در رابطه خود دارد و مهم بدست آوردن
آن خاصیت هست .
گاه یک مرد آنقدر شکننده می شود که از یک طفل حساس تر و بی دفاع تر در مقابلت به زانو در می آید و یک زن می تواند یک روحیه
مضاعف را به او باز گرداند و با جوهره درونی خود با کشش و جاذبه خود و با مهربانی خود دستانش را بگیرد و از مشکلات عبورش دهد .&&&
به نام خدا
سلام ، اول به خودم سلام میکنم چون خداوند در قرآن میفرماید همیشه وقتی وارد یه محل جدید شدید سلام کنید
خداوند پاسخ سلام شما را میدهد ؛ پس الان خداوند در کنارم حضور دارد و جواب سلام من رو میدهد .
دیروز رفتم رویا رو دیدم ، میخواستم یه تیپ جیغ بزنم نمیدونم چرا همش حس میکردم دلم میخواست تو چش باشم
به همین دلیل مانتو قرمزم رو پوشیدم با شال رنگیه که تازه خریده بودم کفش پاشنه بلندام که زرشکی بود رو پوشیدم
با یه شلوار مشکی اتو کشیده مرتب چادر رسمیمو سرم کردم با یه کیف قرمز که ست کفشام بود یه دوش کامل از ادکلن شنل هم
گرفتم یه آژانس گرفتم و رفتم شرکت قبلیمون . وارد شدم رویا خیلی خوشحال شد پریدیم همدیگه رو بغل کردیم روبوسی و حال و
احوالپرسی بعد چادرم رو تا کردم و به همراه کیفم یه گوشه گذاشتم ، نشستیم با رویا به حرف زدن ، مهندس شرکت بود نمیخواستم
باهاش روبرو بشم از شانسم خودش پا شد اومد بیرون یه کم تعجب کرد من رو دید ولی به روی خودش نیاورد سلام و احوالپرسی کردیم
و رفت . چند دقیقه بعد هم رفت و بازم خداحافظی نکرد از رفتارش تعجب کردم خیلی خونسرد برخورد کرد .
رفتم پیش بهاره و شوهرش و بقیه همکارامون همشون خوشحال شدن که اومده بودم کلی تحویل بازار بود و مهربانی روز خوبی بود تا اینکه
اومدم سوار ماشین شدم و ماشینمون تصادف کرد ولی خوشبختانه اتفاق جانی برامون پیش نیامد ولی چراغ عقب ماشین شکست و
سپرش داغون شد . درد عجیبی توی دستم احساس کردم پیاده شدم یه دربست گرفتم و رفتم خونه . اینم از دیروز &&&
یکی از آرزوهام اینه حیاط خونمون این شکلی باشه و من هر روز از این پله ها برم بالا بوی گل نرگس
توی مغزم بپیچه ؛ و صدای بلبلان گوشم رو کر کنه و چشمانم از عطر دل انگیز اشک بریزد .&&&
« به نام خدا »
امروز میخوام برم رویا رو ببینم ، دلم براش خیلی تنگ شده الان دقیقا 18 روزه ندیدمش ولی هر روز با هم حرف میزنیم دیروز یکساعت با هم حرف زدیم
ولی بازم دلم براش تنگ شده ، خیلی هیجان دارم و از طرفی هم خوشحالم ؛ من و رویا از هیچ لحاظی به هم شبیه نیستیم ولی از اینکه در کنار هم
دوست هستیم آرامش داریم . بهترین و دوست داشتنی خاطراتم با رویا هست هر چند خیلی خاطرات و شرایط سخت رو هم با هم گذراندیم ولی
بیشترش خاطره های خوبی بود .
امروز سرکار خیلی خسته شدم یعنی خیلی کار داشتیم ولی بهتر از بیکاری و علافی هست . یه موضوع خوب دیگه اینه که از اول مهر کلاس زبانم
دوباره شروع میشه و من به یادگیری زبان میپردازم از این لحاظ هم خوشحالم معلمم هم خیلی خوشرو و مهربانه و خیلی خوب تدریس میکنه .
دیروز مجددا با رویا تمام خاطرات بد سه سال گذشته رو مرور کردیم . دوباره یاد یه سری حرفهای خاله زنکی افتادم و دوباره آتیش گرفتم ولی دیدم
ارزش نداره اعصابم رو به خاطر یه مشت خزعبلات خورد کنم . جدیدا تا یه موضوعی میخواد ناراحتم کنه ذهنم رو به سمت موضوعات خوب منحرف میکنم
نمیخوام مثل سابق یک آدم حساس و شکنده باشم ، میخوام یه ادم بی خیال باشم اینطوری زندگی همیشه روی خوشش رو به من نشون میده .&&&
naghmehdavoodi از نظرم هر چی خدا به ما داده بهترین هست .مثل پدرومادرم که بهترین والدین دنیا هستند یا خواهرهام و برادرام . همین طور همسرم بهترین و شریف ترین مرد روی زمین هست و دخترم که بی نظیره زندگیم بسته به زندگی تک تکشون هست |